سفارش تبلیغ
صبا ویژن

2- تدیّن پویا و متعقّلانه: با توجه به این که:

الف) عقل وشرع ملازم یکدیگرند.

ب) دین برای ساختن زندگی بشر است و زندگی انسان هم همیشه دستخوش تغییر بوده است؛می توان نتیجه گرفت که بنیادهای یک تدین متعقّلانه و پویا بر توجه به عقل تکامل یافته ی بشری و هماهنگی با دستاورد های علمی و صنعتی استوار است که اگر غیر از این باشد, بوی کهنگی و تحجر مشام طالبان حقیقت را می آزارد و آن ها را از پیرامون دین دور می کند. همچنان که تا امروز تمسک به مقوله هایی چون واپس گرایی تحجر و تقلید کور کورانه از حربه های کار آمد دشمنان دین در عرصه ی پیکار با دین و دین داری بوده است.

   درمیدان نقادی زمانی نتیجه ی مطلوب حاصل می شود که نقد کننده  آگاه, بی غرض وحق جو ونقد شونده, انعطاف پذیر, حق گرا و اصلاح طلب باشد. این مطلب در مقوله ی دین و دین داری،هم صادق و هم لازم است. زیرا انحراف ناپذیر بودن اصل و حقیقت دین یک چیز است و برداشت ها, تأویلات و تفسیر های متعدد از آموزه های دینی چیز دیگری است که اگر چنین نبود، فرقه های متعدد و عقاید گوناگون دینی در گوشه و کنار جوامع بشری  پیدا نمی شد. لذا هیچ دین داری نباید تدیّن خود را کاملاً عاری از خرافه, شائبه وانحراف بپندارد. چون دین آبشخور فرهنگ ها، حرکت ها، بهرمندی هاو... است؛ طبیعتاً مطمع بسیاری از فرصت طلبی ها و آوردگاه بسیاری از برخورد ها بوده و خواهد بود.وبه همین علت است که بسیاری ازخرافه پرستی ها,اعوجاجات فکری وبدعت های ناصواب از بطن جوامع دینی سر چشمه می گیردو لذا لازم است که به طور مستمر  توسط آگاهان و اندیشمندان دینی خانه تکانی شود. و این امر بدون حساسیت متدیّنان جامعه امکان ندارد.هردینداری بایدهمواره آگاهی دینی خود را افزایش و عقاید و رفتار های دینی اش را دربوته ی نقد قرار دهد و در پذیرش اندیشه های جدید- اما صحیح-  تعصب کورکورانه نداشته باشد تا از این راه بتواند حریم تدین خود را از انحراف ها پالایش نموده و از زلال آموزه های دینی به شایستگی و آسودگی خاطر بهره مند گردد.

3- حفظ ظاهر و باطن دین:دین برای مؤمنانش آموزه هایی داردکه قسمتی از آن ها در عقاید و اخلاق و قسمتی دیگر در احکام خلاصه می شود. یعنی دین, هم به ظاهر توجه دارد و هم به باطن. هم به انجام مناسک ظاهری سفارش می کند و هم به پالایش قلب و باطن. درست است که به قول عده ای,انسان بلید دلش پاک باشد.واین که دل- چون حریم خداست- پالودنش از آلودگی ها مهم تر از هر چیز دیگری است اما نباید فراموش کنیم که یکی از راه های پاک کردن آن و خود سازی معنوی, عمل به مناسک دینی است.

 پرداختن به جایگاه و فلسفه مناسک و فروعات دین - هر چند بحث بسیار لازم و اساسی است اما چون کتاب های فراوانی در این زمینه نوشته شده است - سخن را به درازا خواهد کشید و آن را از موضوع اصلی خارج خواهد نمود. فقط بیان همین نکته بس که:« انجام مناسک ظاهری جاده ی سلوک باطنی است» .

   کدام دین را میتوان یافت که در آن به انجام مناسک سفارش نشده باشد و کدام متدین واقعی است که خود را از پایبندی به مناسک و اعمال ظاهری دینی فارغ و آزاد بپندارد؟

4- حرکت ازقشربه لُبّ: همان طور که در بند3 این مقال گذشت, اعمال و مناسک دینی که قشر وظاهردین راتشکیل میدهد بسیار مهم و اساسی است. اما چنان که گفته شد, مناسک, جاده ی سلوک اند. سلوک ازظاهربه باطن وحرکت از قشر به لُب و سفر از سطح به عمق. و اگر تربیت دینی به این سفرمنجرنشود,درحقیقت ناتمام و ناکافی است. زیرا هدف از پرداختن سالک به سطح, ورود به عمق آموزه های دینی است. و در صورت فراهم شدن آمادگی های روحی, باید سفر خویش را به اعماق دریای معارف دینی آغازنماید و به مروارید های معرفت و حکمت دست یابد. لذا مربیان فرهیخته, در ضمن این که متربیان خود را با آداب, عادات و مناسک دینی ازجمله چگونگی خواندن نماز, گرفتن روزه, تلاوت قرآن , آداب نگاه کردن, آداب سخن گفتن و دیگر فروعات دینی آشنا می کنند, باید آن ها را نسبت به فلسفه و هدف این اعمال متوجه نمایند تا به جای افرادی متحجّر, قشری گرا, ظاهر بین, افراطی, متعصب, بد اخلاق و غیر قابل انعطاف, نسلی پویا, عمیق, متفکر, متعقل, نرم خو, خوش اخلاق و... تربیت شود که هدف از تربیت دینی, جز این ها چیز دیگری نیست.

5- سیر و سلوک و طلب کردن حقیقت: بسیاری از ما, چون دین را در ظواهر و مناسک خلاصه کرده ایم می پنداریم کسی که اطلاعات کافی از واجبات و مستحبات داشته و به انجام آن ها پایبند باشد متدین کامل است. وفراوان دیده شده است که میزان تدین افراد را با همین ملاک ارزیابی می کنیم. اگر چنین است, پس رسالت تربیت دینی در همین جا تمام می شود در حالی که این تازه اول راه است. درست است که ابتدای فرآیند تربیت رسمی دینی, آموزش مناسک و ظواهر دینی است. اما این فقط آغازی است تا سالک را به جاده ی کمال هدایت کند. جاده ای که نهایتی برای او متصور نیست. دریک کلام, هدف تربیت دینی,ایجاد انگیزه برای  حرکت مداوم بسوی کمالات معنوی, طلب کردن حقیقت و تلاش برای رسیدن به مقام انسان کامل است.




تاریخ : جمعه 87/5/18 | 11:39 عصر | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر