سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسیقی از دو قالب یا قسمت "سازی" و "آوازی" تشکیل  شده است. در موسیقیِ سازی، گاهی یک قطعه ی موسیقی با یک ساز نواخته می شود که به آن "تک نوازی" می گویند و گاهی با چند ساز مشابه یا متفاوت نواخته می شود که به "همنوازی" مشهور است. با این که درهمنوازی ها، چند ساز با هم نواخته می شود، به آن موسیقی "تک صدایی" می گویند؛ زیرا همه ی آن ها به صورت همنوا، فقط نت های یک قطعه را با هم اجرا می کنند و صدای هماهنگ و مشابه از آن می سازند. در مقابل این موسیقی، موسیقی "چندصدایی" وجود دارد و آن زمانی است که گروهی از نوازندگان در یک ارکستر سمفونیک، یک قطعه ی موسیقیایی را – همانند موسیقی تک صدایی - با هم اجرا می کنند؛ با این تفاوت که آهنگساز، نت هایی را برای بعضی از سازها می نویسد که با نت سازهای دیگر متفاوت و البته در دستگاه همان قطعه ی موسیقی است. با این که در موسیقی های ارکسترال، نت های بعضی سازها متفاوت با بقیه نواخته می شود و صداهای به ظاهر متفاوتی در فضای ارکستر به هم می آمیزد، اما نسبت به موسیقی های "تک صدایی" پیشرفته تر و گوشنواز تراست؛ زیرا همه ی سازها و نت ها – علی رغم تفاوت های ظاهری- یک قطعه ی موسیقیایی را به زیبایی اجرا می کنند و همه در خدمت یک هدف و اجرای یک آهنگ هستند. بنابر این ممکن است همه ی سازها با هم همنوا نباشند؛ اما هم آهنگ – و به تعبیر عامیانه - هماهنگ اند.

مقدمه ی بالا برای بیان این مطلب آورده شد که:

یک- بعضی می اندیشند وجود چند "صدا" به معنای "چندصدایی" است. مثلاً اگر بیست و چند شبکه با هم برنامه اجرا می کنند یا اگر چند مجله و روزنامه در یک کشور منتشر می شود، یا اگر صدها همایش و نمایش به اجرا در می آید و یا اگر صدها دانشگاه به صورت هماهنگ سرفصل هایی را از دروس مختلف تدریس می کنند به این معنا است که چند صدایی تحقق پیدا کرده است. مؤلفه های فضای چندصدایی عبارت است از:

الف) وجود چند صدا در یک فضا و ساختار خاص: مثلاً اگر در یک ساختار اقتصادی، کسی از چند مفهوم نامتجانس؛ مانند مفاهیم و موضوعات حقوقی یا اجتماعی و... سخن بگوید، پدیده ی چندصدایی ایجاد نشده است؛ اما اگر مثلاً در کنار اقتصاد سرمایه داری، مفاهیمی از اقتصاد سوسیالیستی و اقتصاد اسلامی (که البته هنوز در حد لفظ باقی مانده و هیچ متن علمی قابل عمل در این خصوص وجود ندارد) میدانی برای طرح و بحث داشته باشد، مقوله ی چندصدایی در اقتصاد محقق شده است. این سخن در مورد حوزه های دیگر علمی نیز صادق است. یکی از این حوزه ها، حوزه ی دین است. تصور کنید در یک جامعه ی دینی یا جنبه ی دینی یک جامعه، در مورد موضوعاتی مانند وحدانیت خداوند، ارسال رسل، معاد و حساب روز قیامت کتاب ها و نشریاتی منتشر می شود و همایش ها آراسته می کردد؛ اما چون همه، یک چیز می گویند، این پدیده – علیرغم وجود صداهای متعدد- عین تک صدایی است. حال اگر در این میدان، مجالی برای طرح مباحث متناقض و متضاد درون دینی و برون دینی پیش آید، در حقیقت، در این حوزه ی خاص موضوع چندصدایی رخ نموده است.

ب) متفاوت و متضاد بودن صداها: وقتی یک صدا از چند مجرا بیرون می آید مثل صدایی است که از یک میکروفون گرفته شده و همزمان از چند بلندگو پخش می شود. اگر در یک حوزه ی خاص، چند میکروفون و بلند گو صدای چند صدای مخالف را پخش کند، در حقیقت پدیده ی "چندصدایی شکل گرفته است.

دو- آن چه در بالا آمد برای فضاهای عمومی و ژورنالیستی نیست. این مهم بر عهده ی متخصصین فن و در محافل علمی قابل اجرا است و ایجاد چنین فضاهایی از وظایف حکومت ها است که اگر ایجاد و مطالبه نشود، فرصت جبرانی برای آن وجود ندارد.

سه- وجود فضای چندصدایی از حقوق مردم و مطالبات به حق نخبگان است که باید ایجاد شود و وجود آن از نشانه های آزادی و توسعه یافتگی است.

 

(7/6/95)




تاریخ : شنبه 95/7/24 | 9:49 عصر | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر