سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آقای «الف» وآقای «ب» در حال صحبت کردن باهم هستند.آقای «الف»  می گوید در دوره ی این رئیس هم اتفاق خاصی رخ نداد وهیچ کاری انجام نشد.

اقای«ب» می گوید: ای آقا! مگر می گذارند کسی کار کند؟ مگر گذاشتند پیامبر(ص) کارش رابه سر انجام برساند؟ مگر به حضرت علی (ع)فرصت دادند تا سیاست هایش را پیاده کند؟ این ها هم مثل آن ها!

***

آقای «پ» ازآقای «ت» سوال می کند:تو چرا در گفتار ورفتارت چنین وچنان می کنی؟

آقای «ت» پاسخ می دهد:چون من تالی تلو معصوم (ع)هستم ،آن هاهم جانشین پیامبر(ص) و آن حضرت هم فرستاده ی خدا؛ پس تو با این سوالت در نهایت خدا رازیر سوال برده واز جرگه ی حزب او بیرون شده ای.

***

راستی!

- چرا این مقایسه ها وجود داشته واخیراً شدت هم پیداکرده است؟

- این جایگاه ها راچه کسانی تعریف می کنند؟

- چه کسی می تواند بگوید من نماینده ی خدا وجانشین حضرات معصومین(ع)هستم؟

- چه کسی می تواند ادعاکنداکنون که من جانشین معصوم(ع) هستم؛ پس معصوم هم هستم؟

- چه چیزی می توانجمع شدن باخدا،رسول(ص)وائمه(ع)را درذهن من ایجاد کند؟

- کیست که حق داشته باشدبگوید من موجودی سراسر الهی ومخالفین من همه شیطانی هسنتد؟

- چه کسی به خود اجازه می دهد معترضین خودرا فتنه گر ومیعادشان را مسجد ضراربنامد؟

- چرا تشکّلی از مخالفین باید به اهل سقیفه و گروه منتقدین هم به معاویه، عمروعاص ویا بعضی از خلفاتشبیه گردند؟

- چرا علی (ع)کوتاه می آید،امام حسن(ع)صلح می کند؛ اماصلح او نباید تکرارشودوفقط باید قیام امام حسین(ع)رخ بنمایاند؟

- چه دلیلی داردما خودرابا آن بزرگان مقایسه کنیم؟

- به چه منظور به خود حق می دهیم کشور خودرا، کشورآن ها ،مدیریت خودرا مدیریت آن هاوخودرا مستقیماً زیر نظر وتحت حمایت آن ها قلمداد کنیم؟

- بسیاری ازحکومت ها دردنیا نتوانستند بسیاری از سیاست های خود را به اجرا بگذارند.اما چرا ماخود را دراین زمینه با اسلام و صدراسلام مقایسه می کنیم؟

- چرا این تفکر وروش ازبالا تاپایین جامعه به شدت درحال ترویج است؟

- آیا این منش ورفتارو این مقایسه های نابرابر:

1-      دردل مخالفان و منتقدان ،خوف ارتدادایجاد نمی کند؟

2-      مخالفان را در مقابل خدا، رسول(ص) وائمه(ع) قرار نمی دهد؟

3-      دهان منتقد را با سلاح دین نمی بندد؟

4-      اندیشه،کنکاش،سوال وتحلیل را تعطیل نمی کند؟

5-      در من غرور وخود بینی ایجاد نمی کند؟

6-      فرصت شناخت و جبران اشتباهات را ازمن نمی ستاند؟

7-      مرا به سوی دیکتاتوری نمی کشاند؟

8-      اطرافیان مرا نسبت به مخالفین جری وگستاخ نمی کند؟

9-      راه هر عملی را که منجربه بقاوابقا من شود باز نمی کند؟

10-اعتماد واهی در من نسبت به رفتارم ایجاد نمی کند؟

11- باعث لکه دارشدن دین وپرچمداران و مبلغان حقیقی آن نمی شود؟

در نهایت خدامی داند که فقط پرسیدم وهیچ اظهار نظری ارائه نکردم.پس پاسخ را به شما اهل نظر وامی گذارم و منتظر می مانم.




تاریخ : دوشنبه 88/12/24 | 1:3 صبح | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر