سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در محافل مختلف وقتی از لزوم عزم عمومی برای اصلاح سخنی گفته میشود ، مدام با این جمله مشهور مواجه میشویم که  " الناس علی دین ملوکهم " و به استناد این جمله مشهور منشا تمام مشکلات و مفاسد متوجه خواص و افراد حکومتی دیده میشود و در این نگاه عزم عامه مردم برای اصلاح کاری عبث و بیهوده تلقی میشود و مجموعا این است که هر حرکت اصلاحی اگر از سوی خواص شروع نشود و متوجه آنان نباشد بیهوده است .

این روزها مشغول بازخوانی کتاب " داستان راستان " شهید مطهری بودم ، احساس میکنم که خیلی از ماها و از جمله خود من ، به دلایلی سالهاست که این کتاب را مرور نکرده ایم و شاید تاریخ آخرین مطالعه ما به دوران راهنمایی و دبستان برسد .   مبخواهم بدون حاشیه بخشی از مقدمه کتاب " داستان راستان " شهید مطهری را بیاورم  و ببینیم بالاخره مردم به دین حاکمانشان هستند یا حاکمان بر مدار دین مردم ، خواص بر عوام تاثیر میگذارند یا عوام بر خواص موثرند  و قضاوت را در این خصوص به عهده خوانندگان بگذارم.

 اگر فرصتی برای مطالعه کامل کتاب ندارید ، حداقل متن کامل مقدمه جلد اول این کتاب را بخوانید ، بسیاری از حرفهایی که شهید مطهری در مقدمه این کتاب گفته اند مشکلات و گرفتاریهای امروز اجتماعی و فرهنگی ما نیز هست :

بخشی از مقدمه کتاب داستان راستان نوشته استاد شهید مرتضی مطهری

 « داستانهایی که  در این کتاب گردآورده ام،هم براى ((خواص )) قابل استفاده است و هم براى ((عوام ))، ولى منظور از این نگارش تنها استفاده عوام است ؛ زیرا تنها این طبقاتند که میلى به عدالت و انصاف و خضوعى در برابر حق و حقیقت در آنها موجود است و اگر با سخن حقى مواجه شوند حاضرند خود را با آن تطبیق دهند.

 قطعا صلاح و فساد طبقات اجتماع در یکدیگر تاثیر دارد و ممکن نیست که دیوارى بین طبقات کشیده شود و طبقه اى از سرایت فساد یا صلاح طبقه دیگر مصون یا بى بهره بماند، ولى معمولاً فساد از ((خواص )) شروع مى شود و به ((عوام )) سرایت مى کند. و صلاح برعکس از ((عوام )) و تنبه و بیدارى آنها آغاز مى شود و اجبارا ((خواص )) را به صلاح مى آورد؛ یعنى عادتا فساد از بالا به پایین مى ریزد و صلاح از پایین به بالا سرایت مى کند.

روى همین اصل است که مى بینیم امیرالمؤمنین على علیه السلام در تعلیمات عالیه خود، بعد از آنکه مردم را به دو طبقه ((عامه )) و ((خاصه )) تقسیم مى کند، نسبت به صلاح و به راه آمدن خاصه اظهار یاس و نومیدى مى کند و تنها عامه مردم را مورد توجه قرار مى دهد.

 حضرت در دستور حکومتى که به نام ((مالک اشتر نخعى )) مرقوم داشته مى نویسد:((براى والى هیچکس پرخرج تر در هنگام سستى  ، کم کمک تر در هنگام سختى ، متنفرتر از عدالت و انصاف ، پرتوقع تر، ناسپاس تر، عذرناپذیرتر، کم طاقت تر در شداید از ((خاصه )) نیست . همانا استوانه دین و نقطه مرکزى مسلمین و مایه پیروزى بر دشمن ، ((عامه )) مى باشند، پس توجه تو همواره به این طبقه معطوف باشد.

این فکر غلطى است از یک عده طرفداران اصلاح که هروقت در فکر یک کار اصلاحى مى افتند، ((زعماى )) هر صنف را در نظر مى گیرند و آن قله هاى مرتفع در نظرشان مجسم مى شود و مى خواهند از آن ارتفاعات منیع شروع کنند.

تجربه نشان داده که معمولاً کارهایى که از ناحیه آن قله هاى رفیع آغاز شده و در نظرها مفید مى نماید، بیش از آن مقدار که حقیقت و اثر اصلاحى داشته باشد، جنبه تظاهر و تبلیغات و جلب نظر عوام دارد.»




تاریخ : دوشنبه 93/6/3 | 1:14 عصر | نویسنده : سیدمجید حسینی | نظر