سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه شماره پیش

دیدگاه حضرت امام در موضوع حفظ حریم خصوصی افراد در آثار مکتوب و غیر مکتوب ایشان به صراحت دیده می شود و اختصاص به زمان و مقطع خاصی ندارد و ریشه در سیره نظری و عملی امام دارد و از محکمات و ثابتات اندیشه اوست.

حضرت امام حدود 13 سال قبل از صدور فرمان 8 ماده ای، سال 1348ش، در نجف ضمن تدریس مبحث ولایت فقیه به وظایف حاکم اسلامی و کارگزاران نظام اسلامی اشاره کرده و می فرمایند:

«اگر مجریان خواستند احکام قضایى را اجرا کنند و مثلًا حدود را جارى نمایند، از مرز قانون باید تجاوز نکنند؛ یک شلاق بیشتر نزنند و اهانت ننمایند. حضرت امیر المؤمنین (ع) بعد از اینکه دست دو نفر دزد را قطع مى کند، چنان نسبت به آنان عاطفه و محبت نشان مى دهد و معالجه و پذیرایى مى کند که از مداحان حضرت مى شوند.»

اگر فقط مقطع پس پیروزی انقلاب را در نظر بگیریم، خواهیم دید؛ هنوز چند ساعتی از پیروزی انقلاب نگذشته، یعنی صبح روز 22 بهمن سال 1357، در پیامی خطاب به مردم و جوانان انقلابی دستور می دهند:

«افرادى از دشمن که به عنوان اسیر در اختیار شما قرار مى‏گیرند، هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهید. همچنان که سنت اسلامى است به اسیران محبت و مهربانى کنید.»

یا اینکه دو روز پس از پیروزی انقلاب، 24 بهمن 57، باز طی پیامی به ملت ایران تأکید می کنند کسی با نام انقلابی گری و حزب الهی و جهت انتقام از وابستگان رژیم شاه و اعیادی او حق ورود به منازل را ندارد:

به خانه هاى مردم هجوم نبرید و احیاناً باعث ناراحتى خانواده ها نشوید. و در ادامه می فرماید: «از شما فرزندان عزیز می خواهم از این به بعد بدون کسب اجازه از دولت قانونى به خانه هیچ کس حمله نکنید و کسى را از پیش خود توقیف ننمایید... کیفر مجرمان نباید بدون نظم و حساب و توسط افراد غیر مسئول انجام گیرد.

با وجود وضعیت انقلابی جامعه و اقتضائات هر انقلابی که در آن ممکن است تندروی ها و برخوردهایی از طرف انقلابیون صورت گیرد، و علی رغم کارشکنی های دشمنان و مخالفان و احزاب و گروه های مختلف باز حضرت امام دست از رویه قانونگرائی و حفظ حقوق شهروندی و حریم خصوصی مردم برنداشته و دو هفته پس از پیروزی انقلاب، پیش از ترک تهران و عزیمت به قم، (9 اسفند 1357) در یک پیام 14 ماده ای خطاب به ملت ایران می­ فرماید:

«به تمام اعضاى کمیته ها و زندانبانها حکم مى کنم که با زندانیان- هر که باشد- به طور انسانیت و اسلامیت رفتار کنند و از آزار و مضیقه و رفتار خشن و گفتار ناهنجار خوددارى کنند که در اسلام و حکومت عدل اسلامى این امور ممنوع و محکوم است و به بستگان زندانیان در روز معیّنى با مقررات، اجازه ملاقات دهند.»

در بندی دیگر از این پیام تأکید می کنند:

«کراراً گفتم و باز تکرار مى کنم، کسى حق ندارد به منزل مردم حمله کند و وارد منزل آنان شود و اگر اطلاع پیدا شد که مجرمى در منزلى است مراقبت از فرار او کنند و به مقامات مسئول اطلاع دهند که با موازین او را دستگیر نمایند. علاقه‏مندان به نهضت باید از این گونه اعمال اجتناب کنند.»

حتی جهت حفظ و صیانت از حق و حقوق مردم و گرفتن بهانه از بعضی از جوانان انقلابی و جلوگیری از احساساتی شدن آنان می فرماید:

«من توصیه مى کنم حتى نسبت به کسانى که به من اهانت نموده اند نباید تعرض شود.»

همین رویه ادامه دارد. چنانکه در مهر ماه سال 58، در جمع نیروهای کمیته انقلاب اسلامی که همزمان هم وظیفه امنیتی و اطلاعاتی داشتند و هم ضابطین قضایی بودند هشدار می دهند:

«همچو نباشد که خداى نخواسته هر که هرکارى کرد، یا هر که هر چه شنید، فوراً پاسبان برود دم در خانه اش! پاسبانها نباید بروند خانه مردم، مگر با دستورى که از طرف دادستان، از طرف دادگاه صادر مى شود. روى موازین شرعیه، رفتن در حِرْز (حریم و خانه مردم) مردم خلاف شرع است.»

در ادامه همان بیانات تأکید می کنند: «اهانت کردن به یک آدمى، ولو این آدم هم خودش یک آدم مخالفِ مثلًا چه باشد، باز حق اهانت نیست. این حق است که جزایش را به او بدهند، دیگر اهانت چرا به او بکنند؟ رفتن منزل، به خانواده اش تعرض کردن، به بچه هایش تعرض کردن، اینها امورى است که نباید بشود. ما مى خواهیم اسلام باشد، ما نباید یک کارى بکنیم که بگویند که دادگاهها در زمان طاغوت هم این کارها را نمى کردند! باید شما آقایان علاج بکنید مسئله را.» حضرت امام در این قسمت به نوعی پیش بینی آینده کرده و هشدار می دهد که کاری نکنید و به گونه ای عمل نمایید که مردم پس از چندین سال نظام اسلامی را با رژیم ستم شاهی مقاسیه کرده و بگویند آنها بهتر و با عدالت عمل می کردند.

در بخشی دیگر از بیانات خود به صفات و اخلاق و نوع برخورد انقلاب و انقلابیون اشاره کرده و تذکر می دهند: «حالا که ما انقلاب کردیم باید هرج و مرجى باشیم؟! خوب، انقلاب کردیم؛ انقلاب که نباید هرج و مرج باشد. انقلاب روى موازین اسلام باید باشد. نباید ما یک کلمه «انقلاب» بگذاریم و هر کارى دلمان مى خواهد بکنیم بگوییم که انقلابى است! انقلابى یعنى چه؟ مگر اسلام عوض مى شود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما یک قدرت طاغوتى را کنار گذاشتید؛ حالا اسلام را مى خواهید پیاده بکنید، باید با تمام احتیاطات لازم، با تمام دقتهاى لازم، در این امور بررسى بشود یکوقت یک بیگناهى خداى نخواسته، روى یک مقاصدى که یک کسى ممکن است داشته باشد بیاید تهمت به او بزند، خداى نخواسته یک آدم بیگناهى چى بشود. و امروز هم همین طور که ملاحظه مى کنید روز تهمت است! من نمى دانم چه جور شده است که هر که به هرکس دلش مى خواهد هر چى مى گوید! نمى داند که تهمت زدن به مؤمن جزایش چه هست پیش خدا. نمى داند غیبت کردن از مؤمن چى هست. نمى داند که هتک حرمت مؤمن، هتک حرمت اللَّه است، اینها را نمى دانند. هر که هر چه دلش مى خواهد، حالا به هرکس، نه به یک نفر، نه به دو نفر، به اشخاص متقى تهمت مى زنند!... آخر چرا باید انسان اینطور باشد... اینها نمى خواهند اینطور افراد باشند؛ مى خواهند یکى یکى [هتک کنند] نوبت همه تان شاید برسد! یکى یکى، هرکس را یک جایى ببینند، یک کارى انجام مى دهد مى خواهند هتک حرمتش بکنند، یا ساقطش بکنند... یکى یکى را کنار کنار بگذارند، و همه را خلع سلاح بکنند، آن وقت کى دیگر باقى مى ماند؟»

با همه دستورات و تأکیدات حضرت امام و دقت و پیگیری سایر مسئولین نظام، باز تخلفات و بی قانونی هایی انجام می گرفت. حتی از ناحیه بعضی ارگانها و نهادهایی که خود باید مجری فرامین امام باشند. لذا حضرت امام با اطلاع یافتن از بعضی تخلفات به ویژه در حوزه امور قضایی، پیام موسوم به «فرمان هشت ماده­ای» را در 24 آذر ماه سال 1361 صادر کردند. که چکیده آن در شماره پیش آمد.

پس از صدور فرمان 8 ماده ای، جهت اجرائی و عملی شدن آن طی حکمی، ستادی را متشکل از سران نهادهای اجرایی و قضایی تشکیل داده و مأمور پیگیری این فرمان می کنند. ترکیب اعضای ستاد نشان می دهد. حضرت امام این فرمان را فقط برای زندانیان و محکومان صادر نکرده، بلکه مقصود ایشان رعایت حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی کلیه آحاد ملت است.

زمینه ها و علل صدور چنین فرمانی خود نیازمند بررسی و تحلیل مستقلی است، اما به جرآت می توان گفت؛ برخی عملکردهای افراطی و دخالت حکومت و نهادهای تازه تأسیس حکومتی در حریم خصوصی شهروندان از عمده عوامل آن بود.

ایشان در این فرمان نزدیک به بیست مورد از حقوق شهروندی را در رابطه با شهروندان مورد توجه و اشاره قرار داده و بر لازم الاجرا بودن آن تأکید ورزیدند و در این راستا هیأت هایی تشکیل داده و فرامین و نامه های زیادی مرقوم کردند.

نهایتاً پس از پیگیری مستمر 6 ساله حضرت امام در تاریخ 15/2/68 دقیقاً یک ماه قبل از رحلتشان با اعلام ادامه داشتن اختیارات هیأت تشکیل شده برای اصلاح امور زندانها و عفو زندانیان، درخواست عفو را به رئیس دیوان عالی کشور واگذار می نمایند. این نامه حضرت امام که از آخرین مکتوبات ایشان می باشد، نشان از دغدغه جدی آن پیر فرزانه در خصوص رعایت حقوق شهروندی مردم دارد.

نتیجه

با بررسی بیانات و نظرات حضرت امام به نظر می رسد دیدگاه ایشان بر ضرورت و لزوم محترم شمردن احترام، شئون و حقوق افراد جامعه مسلمین و کتمان اسرار و حفظ اعراض آنان می باشد. هرگز نباید حقوق افراد و آبروی آنان با استراق سمع و شنود، تفتیش و تجسسّ، افشاگری و... مورد تعدّی و تجاوز قرار گیرد، در ارتکاب و انجام این کارها، هیچکس نمی تواند به بهانه مأمورم و معذور و یا عضویت در دستگاه امنیتی برای خود عذر شرعی درست نموده و دست به چنین اعمالی بزند. چون بر مأموران امنیتی و اطلاعاتی نیز جایز نیست در امور شخصی مردم دخالت نمایند، مگر اینکه به مصالح و مقتضای نظام و مردم برگردد که مقدار و نحوه آن را هم قانون تعیین می کند.




تاریخ : چهارشنبه 92/9/27 | 6:57 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر