سفارش تبلیغ
صبا ویژن

«خداوندا اگر ذره‌ای غش در بیانم بود، مرا مجازات کن»
آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور محترم
امروز چهارشنبه است، و تا جمعه دو روز باقی مانده! کار از تحلیل، تخریب و سیاه‌نمایی گذشته! می‌خواهم دقایقی با تو راحت باشم!
ـ من سال 84 به تو رای دادم! اگر بگویم از روی تحقیق بود، دروغ است! در مرحله اول به لاریجانی و در مرحله دوم برای اینکه رقیب رای نیاورد، به تو رای دادم! مشکلی با تو نداشتم، جملاتی را هم که در تخریب تو می‌شنیدم، هیچ تاثیری در من نگذاشت؛ چون طبیعی بود؛ تو غیر منتظره انتخاب شدی، پس مخالف خواهی داشت! تا بروز یک ماجرا!
ـ من آپارتمان 70 متری خودم را به 5/27 میلیون فروختم، و بعد از مدتی قیمت آن به صد میلیون رسید! این اتفاق برای خیلی‌ها افتاد، شما به عنوان رئیس دولت چه سرنوشتی را برای این افراد تصور می‌کنید؟! بارها دلایل بروز این اتفاق تلخ را گفته‌اید، بیان این دلایل حتی موجه، چه کمکی به آنها کرد؟ آنها این شکست تلخ را چگونه باید جبران می‌کردند؟! انتظار می‌رفت که شما برای جلوگیری و یا جبران این اتفاق تدبیر کنید، در واقع این است هنر رئیس جمهور! این اتفاق قدری مرا مردد کرد!
ـ شما از جمله دلایل اجرای سهمیه بندی بنزین را کاهش هزینه‌های دولت، کمک به کاهش ترافیک و آلودگی هوا و از همه مهمتر اجرای عدالت بیان کردید، شما ملاحظه کردید که ترافیک کم نشد! آلودگی هوا پابرجاست! پس احتمالا مصرف هم تغییر نکرده! واما عدالت: بسیاری از خودروهایی که به تناسب کارکرد سهمیه بیشتری داشتند، مانند تاکسی‌ها نیسان وانت و... سهمیه بنزین خود را به قیمت آزاد فروختند! و رانندگان با سهمیه پایین ناچار به خرید سهمیه آنها شدند! آیا عدالت یعنی اجرای سیاستی که منجر به ایجاد منبع درآمد بدون زحمت برای عده‌ای و جبران این درآمد از طریق فشار به عده‌ای دیگر شود؟! آیا نصف شدن سرکشی من به والدینم در شهرستان به خاطر محدودیت بنزین، معنای عدالت می‌دهد یا کمرنگ شدن فرهنگ صله رحم؟!
ـ ما در دولت نهم شاهد 12 جابجایی که 8 عنوان آنها وزیر هستند، توسط شما بودیم! آیا انصافا هر 12 نفر آنها ناسازگار و متمرد و یا ناکارآمد بودند؟! آیا در جابجایی آنها شما به هزینه‌های ناشی از تغییرات در این سطح توجه کردید؟! فرض را بر حقانیت شما در هر 12 عنوان می‌گیریم! مگر، غیر از این است که آنها را شما لایق این پست‌ها دیدید! آیا ضریب اشتباه تا این حد قابل توجیه است؟!
ـ ارتباط دولت نهم با قوای دیگر و مجمع تشخیص مصلحت نظام تیره بود. آیا این عدم تعامل که دولت را از ظرفیت‌های سایر قوا و متقابلا، بی‌نصیب می‌کند، قابل توجیه است؟! آیا در بروز این معضل، همه اشکالات و تقصیرات از ناحیه قوای دیگر بود؟! آیا تعبیر «طنز» برای نامه رسمی شما به مجلس، توسط رئیس مجلس هزینه شدن جایگاه رئیس جمهور نیست؟!
ـ دولت نهم در چند مورد از اجرای قوانین مجلس خودداری کرد! آیا به هر دلیلی، قانونا شما مجاز به این کار بودید؟! آیا این بدعت در احترام به قانون نیست؟!
ـ تمام نمودارهای مربوط به عملکرد شما، که در مناظره‌ها و سایر برنامه‌ها نمایش دادید، بیانگر پیشرفت دولت نهم در تمام حوزه‌ها بود! آیا واقعا دولت شما در هیچ یک از حوزه‌ها حتی یک مورد موفقیت کمتری نسبت به دولت‌های قبلی نداشت؟!
ـ شما در پایان دوره خود یک عنوان افزایش حقوق برای معلمان اجرا کردید، که در حکم حقوقی مربوط به این افزایش برای اولین بار عنوان «معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور» در بالای حکم به عنوان متولی این اقدام لحاظ کردید که هیچ ارتباطی به موضوع ندارد! شما معنی این اقدام در آستانه انتخابات ریاست جمهوری را چگونه تحلیل می‌کنید؟!
ـ موضوع حضور شما در دفتر یکی از مراجع و استفاده از تعبیر «هاله‌ای از نور» در ارایه گزارش سفرتان به آمریکا، حقیقت دارد و بسیاری از مردم آن را دیدند، ولی شما در اظهار نظرتان این موضوع را به کلی تکذیب کردید. آیا معنی این حرکت دروغ نیست؟! در حالی که شما جرمی نکرده بودید و می‌توانستید صادقانه آن را به عنوان بروز احساسات توجیه کنید.
ـ‏ عبارت مشاهده پول نفت بر سر سفره‌های مردم را شما قبل از انتخابات 84 گفته بودید! ولی در اظهارات بعدی آن را به راحتی تکذیب کردید! چرا؟!


آقای احمدی نژاد! اینها مواردی بود که من اطمینان داشتم که بیان آنها عاری از کوچکترین غش می‌باشد، والاّ بسیاری از نقاط ابهام دیگری وجود دارد که چون در صحت آن تردید داشتم، از بیم جمله اولم ـ همان مجازات رب الوجود ـ از بیان آنها خودداری کردم، آقای احمدی نژاد! من هیچ یک از انتقادات و تخریب‌هایی که علیه شما صورت گرفته است را تایید نمی‌کنم، مگر اینکه به یقین برسم. بسیاری از سخنان شما در دفاع از عملکرد دولت نهم را قبول دارم و اعتقاد دارم تلاش‌های زیادی در دولت شما شکل گرفته. من به دلایل خودم از اواخر دولت شما قصد نداشتم به شما رای بدهم، البته این دلیل نمی‌شود که حتما تشخیص من درست است، من خواهری دارم که به شدت از شما حمایت می‌کرد! خیلی سعی کردم تا دلایل خودم را برای تجدید نظر وی ابراز کنم، ولی او متقاعد نمی‌شد و دلیل خود را اینگونه بیان می‌کرد که: روسای جمهور قبلی نیز اشکالاتی داشتند و احمدی نژاد به قصد ناکارآمدی به صحنه نیامده، شاید نتوانسته! ولی برای من این مهم است که او دارای مشی انقلابی، اخلاق انقلابی و پایبند به اصول حاکم بر ارزش‌های انقلابی است. آقای احمدی نژاد! شما اخلاق را هم باختید! شما مشی انقلابی خود را هم باختید! و این یعنی شکست آرمانی خواهر من! تمام اشکالات و ضعف‌های شما را می‌توان توجیه کرد؛ با این استدلال که فرضا قصد شما خدمت بوده و عوامل مختلف از جمله مخالفین مانع شده‌اند، اما زیر پا گذاشتن ارزش‌های انسانی و اخلاق انقلابی را نمی‌توان توجیه کرد!
دلایل در توجیه رفتار سوال برانگیز خود در مناظره‌ها را، تخریب‌ها، تهمت‌ها، و کارشکنی‌های آنها در 4 سال قبل، در مقابل سکوت خود و حیف و میل اموال مردم، سوء استفاده از جایگاه و بسیاری از این قبیل دلایل بیان کردید! و براساس مشی انقلابی خود را مکلف به افشاگری دیدید!
1- افراد مورد نظر شما صرف نظر از صحت و یا عدم صحت اتهامات وارده از سرمایه‌های انقلاب هستند که بخش زیادی از عمر خود را وقف انقلاب و نظام اسلامی کرده‌اند.
2- اتهامات شما فقط در حد یک ادعاست! تا وقتی که در دستگاه قضا مورد قضاوت قرار بگیرد وسپس توسط مقام قضایی اعلام شود، نه شما!
3- فرض را بر قطعی بودن جرم و مجاز بودن شما به افشای آن می‌نهیم! اخلاق انقلابی و اسلامی به شما این اجازه را نمی‌دهد که حتی در صورت تلافی اقدام متقابل آنها، آبروریزی کنید و عیب آنها را فاش سازید!
4- فرض را بر این می‌گیریم که آنها مجرمند، شما مجاز به افشایید و منع انقلابی هم ندارید! شما از امکانی برای انجام افشاگری استفاده کردید که در واقع حق مردم برای آگاهی بیشتر در رابطه با نامزد اصلح بود! و شما از آن برای تسویه حساب شخصی با کسانی استفاده کردید که هیچ موضوعیتی با فضای برنامه، هدف برنامه و محمل موضوع نداشتند! و درحالی که شما از ضوابط آن برنامه مبنی بر عدم استفاده از نام اشخاص و خارج شدن از موضوع اصلی مناظره اطلاع داشتید، اگر حتی مخاطب اتهامات شما رقبایتان بودند، گرچه موضوع برنامه بود ولی باز هم پذیرفته نبود!
5- اقدامات آنها علیه شما از طریق تریبون، و یا رسانه‌های در اختیارشان بوده است، شما هم رسانه در اختیار دارید و هم تریبون! شما هم متقابلا می‌توانستید از روش‌های خودشان برای افشای حقیقت استفاده کنید!
6- شما معیار کارآمدی دولت نهم را مقایسه با دولت‌های قبل اعلام کردید و به این بهانه عملکرد آنها را در حوزه‌های مختلف زیر سوال بردید! چه مقامی ویا چه قانونی این معیار را برای شما تعیین کرده! معیار واقعی وضعیت حال مردم است که من هیچ قضاوتی نمی‌کنم!
7- اینجا جمهوری اسلامی ایران است! و با همه نقاط جهان تفاوت معنا دارد، چهار کاندیدا به عنوان رقیب هم هستند نه دشمن! و باید فرهنگ انقلابی، ناظر بر قواعد رقابت باشد! به زعم من شما جلسات مناظره را به جای رقابت، مدیریت کردید؛ آن‌هم از نوع رندانه!
ـ در جلسه اول، تمرکز رقیب را به خاطر هجمه بی‌امان و غیر منتظره خود برهم زدید! و نتوانست بر اعصاب خود تا دقایق میانی جلسه مسلط باشد! این یعنی بی‌عدالتی و تضییع حق رقیب! و ایجاد شرایط نابرابر! در همان جلسه لحن شما برای هشدار افشای اتهامتان به همسر رقیب (بگم؟....! ) و چرخاندن عکس همسر وی در دستانتان و از همه مهمتر، طرح اتهام همسر رقیب، فارغ از صحت یا عدم صحت با آن لحن غیر صمیمی و معنی دار، نقطعه عطف بداخلاقی شما و سوال برانگیزترین اقدام شما بود که دور از شأن یک رئیس‌جمهور است و هیچ ارتباطی به بحث نداشت!!
ـ در جلسه دوم فارغ از صحت یا عدم صحت، اشاره به اتهام رقیب در دریافت 300 میلیون «ش ـ ج» و حتی یادآوری اول، قابل توجیه (آن‌هم نه در چارچوب اخلاق اسلامی، حتی درصورت صحت) اما نحوه تذکرات بعدی این اتهام با لحنی رندانه و با هدف ایجاد فشار روانی و به انفعال کشاندن رقیب ارزیابی می‌شود!
ـ‏ در جلسه سوم شما علیرغم عبور از یک تایم صحبت خودتان از زمان ادعای رقیب مبنی بر اداره کشور، با لحن غیر صمیمی، چنان او را به چالش کشیدید که بیشتر معنای مچ‌گیری وبه انفعال کشیدن حریف را تداعی میکرد تا کشف حقیقت!
ـ‏ سوالات پی در پی و مغایر با عرف برنامه، که منجر به اتلاف زمان مناظره شد، نشان از رندی‌گری برای مدیریت زمان مناظره و کاهش تایم نهایی مناظره بود! و درنهایت نیز منجر به کاهش تایم جمع بندی رقیب وتضییع حق قانونی وی از 10 دقیقه به 4 دقیقه شد!
ـ طرح سوال بی ارتباط به موضوع مناظره (ادعای حمله آمریکا به ایران)، درست در پایان وقت خود وقبل از وقت جمع بندی رقیب، بیانگر قصد رندانه شما در مدیریت زمان پایانی رقیب وبه انفعال کشاندن وی بود!
وموارد دیگری نیز به چشم میخورد که سوال برانگیز بود ولی من از بیان آنها برای پرهیز از طولانی شدن مطلب خودداری می‌کنم.


آقای احمدی نژاد! مشاهده این رفتارها این معنی را متصور می‌کند: که جنابعالی مطالب لازم برای دفاع از عملکرد گذشته و اثبات کارآمدی آینده را نداشتید و به ناچار برای غلبه بر رقبا متوسل به شیوه‌های غیر متعارف در رقابت شده‌اید! البته بیان نظرات من دلیل بر این نیست که رقیبان هیچ گونه ترفندی را برای غلبه بر شما به کار نگرفته‌اند، ولی انصافا بنای حاشیه روی را شما گذاشتید!
آقای احمدی نژاد! واقعا احساس تکلیف برای خدمت به مردم در چهارسال دوم تا این حد است که باورها و آرمانهایتان شما را مجاز به استفاده از روش‌های غیر متعارف و مذموم برای نیل به هدف می‌کند! واقعا اینگونه است؟! مگر غیر از این است که خداوند در قرآن به پیامبرش می‌فرماید: «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم»؟ آیا افراد مقابلتان کفار بودند؟ یا الفبای رحمانیت اینگونه است که شما با آن نگاه مغرورانه سعی در تحقیر رقبا والقای عدم کفایت وصلاحیت آنها به مخاطب و... داشتید؟!
آقای احمدی نژاد پس دیدید که شما اخلاق و صداقت را باختید! خداوندا تو شاهد باش! من سعی کردم که مواردی را بیان کنم که به آنها اطمینان داشتم! خداوندا تو شاهد باش! مخاطب من در این نوشتار، فقط او بود، وهیچ اشاره و قصدی در تایید سایرین نداشتم! خداوندا! اگر کوچکترین غش و بزرگنمایی در بیان من بود مرا مجازات کن!
آقای احمدی نژاد! اگر مطالب مرا قبول ندارید، و خود را مستحق چنین قضاوتی نمی‌دانید، از طریق رسانه‌ها دلایل متقن و نه توجیه خود را بیان کنید! اگر قضاوت را وارد می‌دانید، به خود آیید، و به تکلیف واقعی خود عمل کنید، والاّ وجدان را هم باخته‌اید! حامیانتان اگر با خواندن این مطالب شما را پاسخگو بدانند، به وظیفه خود عمل کرده‌اند! والاّ معنی تحجر می‌دهد! رسانه‌های شما اگر با قبول این مطالب، آن را انعکاس دهند، به رسالتشان عمل کرده‌اند، والاّ آنها نیز قلم به مزد گیرند!
رونوشت:
ـ جهت درج در فصل عبرت تاریخ برای آیندگان

برگرفته از سایت تابناک




تاریخ : چهارشنبه 88/3/20 | 7:50 عصر | نویسنده : مدیر وبلاگ | نظر